چهارشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۷
دوشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۷
کلنا غزة
من که چیزی به ذهنم نمیرسه. فعلا که این تصویر روبرو رو بجای عکس پروفایلم توی فیسبوک گذاشتم. ضاهرا یه عدهای بشکل هماهنگ عکس پروفایلشون رو با تصویری که روش نوشته شده "کلنا غزة" عوض کردن، من نتونستم سر در بیارم که ماجرا دقیقا چیه و اون عکس رو هم هنوزپیدا نکردم.
اینم چند تا لینک از سیبیل طلا، آق بهمن و دوباره آق بهمن
When all dreams come true
1) جرج شون رو عرض نمیکنم. یه جور سوپ کلم هست که اسمش رو ضاهرا از بورش گرفته ولی چغندراینا نداره. از نظر ترکیبات بیشتر شبیه این یکی سوپ روسی هست (شچی؟ من که نتونستم اسمش رو تلفظ کنم!). جالب این که چند روز پیش دوست کانادایی همین رو درست کرده بود و بهش هم بوش میگفت.
2) طبیعتا هنوز هیچ احساس نیازی به کارهایی شبیه گلدوزی، بافندگی، ساخت گل چینی و ... نکردم.
سهشنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۷
دوشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۷
به من آورید یک دم صنم گریز پا را
عدالتت همینه دنیا
سلدا باغجان، خوانندهی معترض، ترانه نویس و فعال سیاسی ترکیه، تو سال 1948 تو شهر موغلا بدنیا میاد. فعالیتش رو تو زمینه موسیقی ازسال 1971، در حالی که دانشجوی قیزیک تو دانشگاه آنکارا بوده، شروع میکنه. دو تا نوار اولش حدود یک میلیون نسخه فروش میکنه. بخاطر فعالیتهای سیاسیش تو دههی 80 تحت فشار قرار میگیره و مدتی رو هم زندانی میشه. تو سال 2000 هم از یه تصادف رانندگی خیلی شدید جون سالم بدر میبره. (از ویکیپدیا)
ترانههای "کاتب! عرض حالم را چنین بر یار بنگار" و "عدالتت همینه دنیا"، از اولین کاراش هستن که تو سال 1971 منتشر شدن.
Güvenemem servetime malıma
Ümidim yok bugün ile yarına
Toprak beni de basacak bağrına
Adaletin bu mu dünya
Ne yar verdin ne mal dünya
Kötülerinsin sen dünya
İyileri öldüren dünya
Ne insanlar gelip geçti kapından
Memnun gelip giden var mı yolundan
Kimi fakir kim ayrılmış yarinden
Adaletin bu mu dünya
Ne yar verdin ne mal dünya
Kötülerinsin sen dünya
İyileri öldüren dünya
Kimi mecnun gibi dağda dolaşır
Kimisi de ölüm yok gibi çalışır
Kimi meteliksiz kimi milyona karışır
Adaletin bu mu dünya
Ne yar verdin ne mal dünya
Kötülerinsin sen dünya
İyileri öldüren dünya
من که ترکی استانبولی خیلی بلد نیستم ولی ترجمه تقریبیش باید همچین چیزی باشه:
عدالتت همینه دنیا
به مال و دولتم نمیتونم دل ببندم
با این حال و روز امیدی هم به فردا ندارم
خاک من رو هم در آغوشش خواهد گرفت
عدالتت همینه دنیا
نه مالی دادی نه یاری دنیا
تو مال بدایی دنیا
قاتل خوبایی دنیا
چه انسانهایی اومدن و از درت گذشتن رفتن
کسی هم هست که راضی از این راه رفته باشه؟
کی رو فقیر و کی رو جدا کردی از یارش
عدالتت همینه دنیا
نه مالی دادی نه یاری دنیا
تو مال بدایی دنیا
قاتل خوبایی دنیا
یکی مثل مجنون توی کوهها سرگردونه
یکی هم، انگار که مرگی تو کار نباشه، مشغوله
یکی دو قرون هم گیرش نمیاد، یکی حرف از زیر میلیون نمیزنه
عدالتت همینه دنیا
نه مالی دادی نه یاری دنیا
تو مال بدایی دنیا
قاتل خوبایی دنیا
ترانه سراش، اگه اشتباه نکرده باشم، علی ارجان هست. متن ترکی ترانه رو از اینجا پیدا کردم. واسه ترجمه هم از این لغتنامه کمک گرفتم.
شنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۷
مبارزه منفی
پنجشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۸۷
شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۷
استکبار مستمند
خوب اگه زودتر فهمیده بودم اوضاشون اینقدر خرابه، این زکات فطره امسال رو میریختم بحساب اینا.
بینییایی سنجی
جمعه، آذر ۲۲، ۱۳۸۷
سهشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۷
سهشنبه، آذر ۱۲، ۱۳۸۷
خائن ------ فیلم فارسی
دوشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۷
جمعه، آذر ۰۸، ۱۳۸۷
دیلین دادی
-داد: مزه
-دادانماخ: (مصدر فعل) عادت کردن، وابسته شدن و اعتیاد به چیزی (بواسطه مزه کردن اون چیز توی دهن!)
-دادانان: کسی که چیزی تو دهنش مزه کرده
-دادانانلار: جمع دادانان
-دادانانلاردان: از طایفه کسانی که چیزی تو دهنشون مزه کرده
-دادانانلاردانسان؟: آیا از طایفه کسانی هستی که چیزی تو دهنشون مزه کرده؟
ضرب المثل مرتبط:
-دادانانلاردانسان یا قودورانلاردان؟
از کدوم دستهای؟ از اونایی که تو دهنشون مزه کرده یا از اونا که زنجیر پاره کردن؟
پ.ن: ترجمهها مزخرف شدن. از معادلهای جایگزین استقبال میشود.
دوشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۷
من و این همه خوشبختی: محاله، محاله!
-اصلا باورم نمیشه، نه تنها اسمم یادش بود، حتی میدونست چطور اسپل کنه!
- خوب مگه با کردیت کارت حساب نکردی؟
- خوب چرا، چه ربطی ...
یکشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۷
جمعه، آبان ۱۷، ۱۳۸۷
پنجشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۷
No Offence
پ.ن: اونم دانشجوی دکتری!
پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۷
کتاب فارسی
یکشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۷
شنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۷
- آلمانیه این، نه؟
- آره فکر کنم. چطور مگه؟
- آخه صدراعظم سابق آلمان هم اسمش گرهارد شرودر بود.
پنجشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۷
شنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۷
چهارشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۷
ما همگی گاندیایم!
پنجشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۷
در تاریخ ثبت گردد:
پ.ن: مشاهده صرفا در حد اینکه دور یه میز نشسته بودن و غذا میخوردن.
پ.ن2: برعکسش همه روزه مشاهده میشه.
چهارشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۷
گوزل کی اوز قدرین بولمدی جینایت دی
(زیبارویی که قدر خودش رو نمیدونه، جنایت میکنه)
پ.ن: این رو رشید بهبودف خونده وانگار یکی دیگه هم قبل من نوشته.
پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷
سهشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۷
دوشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۷
جلوی ضرر رو از هرجا که بگیری...
جمعه، تیر ۲۱، ۱۳۸۷
چرخ، زندگی-۱
* نقل به مضمون از یه قهرمان دوچرخهسواری، که نه اسمش یادم میاد و نه جایی که خوندمش.
سهشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۷
گوزل آقا گوزلیدی، بیر ده بیر چیبان چیخاتدی*
* ترجمه: آقا خوشگله خیلی خوشگل بود، زد و یه دُمل هم در آورد.
دوشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۷
جمعه، تیر ۱۴، ۱۳۸۷
پنجشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۷
چهارشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۷
دوشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۷
یکشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۷
جمعه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۷
چهارشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۷
سوال تصویری
دوشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۷
جمعه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۷
و چقدر زود عادت میکنیم
پ.ن: بر خلاف تصور عمومی که وجود داره، ترک بودن اصلا به چای لیوانی خوردن نیست، بیشتر به اینه که صبح تا شب (یا شب تا صبح) همش در حال چایی خوردن باشی، گیریم که تو یه استکان کمر باریک.
پنجشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۷
کافیه دستت رو دراز کنی و ...
و تازگی ها کشف کردم که داشتن شش-هفت جفت جوراب کاملا یکسان چقدر زیباتره.
دوشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۷
۱۵ دقیقه پایانی
۱۰ دقیقه بعد: خوب همش ۲ مایل دیگه مونده، منم که دارم ۸ مایل در ساعت میرم، یه ربع دیگه رسیدم.
۱۰ دقیقه بعد: خوب همش ۱ مایل دیگه مونده، منم که دارم ۴ مایل در ساعت میرم ...
.
.
.
خوب دیگه چیزی نمونده، منم که دارم میرم!
پنجشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۷
سهشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۷
Distraction
دوشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۷
شنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۷
داره یه چیزایی یادم میاد!
I don't know how you feel about it, but you were male in your last earthly incarnation. You were born somewhere in the territory of modern Turkey around the year 1350. Your profession was that of a librarian, priest or keeper of tribal relics.
Your brief psychological profile in your past life:
You always liked to travel and to investigate. You could have been a detective or a spy.
The lesson that your last past life brought to your present incarnation:
Your lesson is to develop a kind attitude towards people, and to acquire the gift of understanding and compassion
چهارشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۸۷
سهشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۷
یکشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۷
پنجشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۷
برو ببین من کیم
According to the history, astronomy science is related to Muslims and Iranians from hundreds years ago, and Iranian scientists’ discoveries and innovations confirm this matter in the Middle age of Europe and before the continent America was discovered
سهشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۷
پنجشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۷
پست داک کمیکز!
-هفته بعد رو هم که نیستید انگار؟
- نه هفته بعد رو کلا اینجا نیستم. ها تا یادم نرفته، بعدشم قراره یه ماه برم مسافرت.
چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۷
Nutrition Facts
Total Fat: 0g (0% DV)
Sodium: 0 mg (0% DV)
Total Carb.: 0g (0% DV)
Sugars: 0g
Protein: 0g
بعد زیرش نوشته:
یعنی حواستون باشه که اگه مصرف روزانتون ۲ کالری بود اون درصد ها با دقت محاسبات ما میتونن غیر صفر بشن.
پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۷
پنجشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۷
ساعتگرد یا پادساعتگرد
فکر کنم باید جهت هم زدنم رو عوض کنم.
از خواب پریدم و راه افتادم سمت دانشکده ولی تو مسیر همش به فکر این بودم که پول خرد همرام نیست و باید اسکناس بیست و یک دلاری که همراهم هست رو خرد کنم.
سهشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۷
یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۷
جمعه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۷
پنجشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۷
سهشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۷
بلاهت
پنجشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۷
Check for updates: Weekly
یکشنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۸۷
سهشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۷
کازانواها۲
من: :دییی (نیش تا بناگوش باز)
زن اوستا: اِاِاِ، چیزی نگفته بودی؟
اوستا: چون لزومی نداشت بگم. داره با شوهرش میاد.
من: :ممم (لب ولوچه تا کف اتاق آویزون)
شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۷
کازانواها
- راستی میدونستی یه دختر ایرانی خوشگل امسال اینجا اپلای کرده؟
- جدی؟ ببین! پس به این یکی* دیگه حتما باید پذیرش بدینا!
* این دانشکده فکستنی ما که سالی ده تا دانشجوی تحصیلات تکمیلی هم نمیگیره و از سال 91 تا 2006 هم ضاهرا هیچ ایرانی نداشته نمیدونم یهو چی شده که بیشتر از ده تا ایرانی براش اپلای کردن.
سهشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۷
در گیر و دار گیرو
-چی؟ نمیدونم اینی که میگی چی هست.
-!!! اصلاً واسه خوردن چیا دارین؟
- سالاد داریم، گیرو داری...
-همین، همینی که میگی، یه دونه از همینا بده.
* همون «دونر» ه
دوشنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۸۷
آخر هفته نوروزی
شنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۷
پنجشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۷
ماتریس غیر قطری
پ.ن: این ماتریس میتونه حتی یه ماتریس چهار در چهار باشه.
دوشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۷
فرزند سلف
پنجشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۷
چهارشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۶
Novruz Bayramız Mubarək Olsun
- قسمت اول ویدیو رو هم میتونید اینجا ببینید.
* اه اه اه، سوتی اساسی دادم. این بنده خدا عزیزه جعفرزاده هست و عزیزه مصطفیزاده خواننده هستش.
دوشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۶
از آرای همش باطله تا همشهری های دمشون گرم
2- نکته جالب تو نتایج تبریز این هست که طبق اعلام وزارت کشور سه نفر تونستن تو همون دور اول برن به مجلس (آمار اصلاح شده رو ببینید). شرط انتخاب شدن تو مرحله اول کسب حداقل یک چهارم آرای صحیح هست. از اونجایی که نفر دوم و سوم تنها تونستن چیزی نزدیک به بیست درصد کل رای ها رو بدست بیارن، با فرض صحت ارقام ونتیجه گیری وزارت کشور، میشه نتیجه گرفت که تعداد خیلی زیادی از رای های ریخته شده به صندوق رای باطله بودند. با توجه به رای نفرات سوم و چهارم لیست میشه براحتی محاسبه کرد که حداقل 23.5 درصد (تقریبا 97 هزار رای) و حداکثز 43.5 درصد (تقریبا 178 هزار رای) رای ها باطله بوده. چیزی که کاملا عجیب و دور از ذهن هست.
3- این همشهری های منم نمیدونم چی شده که شدیدا اصلاح طلب شد؟
اون از اول شدن دکتر معین تو انتخابات ریاست جمهوری در حالیکه تو همه جای آذربایجان (شرقی، غربی، اردبیل و زنجان!) به مهرعلیزاده رای داده بودن. الان هم که جناب آقای سیروس سازدار که ضاهرا کاندیدای ائتلاف اصلاح طلب ها بوده تونسته سی درصد آرا رو بدست بیاره و تو همون دور اول انتخاب بشه +. این بنظر من یه رکورد بحساب میاد. تو مرند همیشه خدا بیست-سی نفری نامزد میشن و از اونجایی که تقریبا هر کس با یه کدوم از اینا فامیلی، رفیقی یا هم ولایتی چیزی از آب درمیاد، رای ها تو دور اول به شدت تقسیم میشن. از انتخابات مجلس سوم به اینور رو که یادم میاد همیشه انتخابات به دور دوم می کشید (مجلس اول رو نمی دونم ولی برای مجلس دوم هم فکر می کنم که همینطور بوده).
نماینده اصولگرای! فعلی و برادر زن جناب آفای رییس مجلس هم که تو دور قبل با ابطال نتایج و هزار تا گربه آرایی! (پیشیک بزماخ) دیگه تونسته یود تو میان دوره ای خودش رو بچپونه تو مجلس 20% آرا رو بدست آورده. پسرخاله عزیز ما هم که ما هنوز نفهمیدیم کدوم طرفی هست برای چهارمین بار هم نتونست به آرزوش برسه و با 17.5 درصد سوم شد.
پ.ن۲: کل آرای تبریز ۴۰۲۷۵۷ تا و آرای صحیح ۳۸۲۴۸۰ تا بوده پس فقط ۵٪ آرا باطله بوده و تنها نفر اول بطور مستقیم به مجلس راه پیدا کرده +.
جمعه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۶
همه با هم بدهیم
هرچند با افاضات بعضی ها تقریبا مشخص هست که مجلس آینده صرفا قراره راه رو برای خدمت دولت خدمتگزار کنونی هموارتر کنه. آخه این مجلس هقتمی های نامرد تنها کارشون سنگ انداحتن تو این راه بود.
یکشنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۶
شنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۶
وراجی
- ترکی: یک روز درمیان، ده دقیقه، پای تلفن با مامان
- فارسی: شنبه ها، 2-3 ساعت، با ایرانیهای مقیم کلمبیا
- انگلیسی: روزی 6 بار "های" و 3 بار "تنکس" به مردم کوچه خیابون
-ایتالیایی: صبح به صبح "چاو" به هم گروهی چینی
-عربی: روزی 15 تا 17 رکعت
تبصره1: اضافه بر "های" و "تنکس" فوق، روزایی که استادم رو می بینم (یا در واقع استاده میاد منو می بینه) این کلمات هم هر کدوم حداکثر یک بار استفاده میشن: "یس"،"اهم"، "اکی" و "سی یو"
تبصره2: البته آدم ذاتا وراجی مثل من تو همچین شرایطی صبح تا شب با خودش حرف میزنه که از اونا صرف نظر شده.
جمعه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۶
پنجشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۶
Random Dating
"Poster presentations smell of desperation. It's a little like a guy walking up to random women on the street asking each of them if they would go out with him."
Unfortunately I'm a miserable poster presenter.
s
چهارشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۶
خرج داره
-خدا خیرش دهاد که عذاب وجدانم کمی کم شد. با این حساب برا دو سال آینده، یه مقاله هم از سرشون زیاد خواهد بود.
- از این به بعد هم دیگه برا حقوق ماهیانه کار نمی کنیم و مفاله کنترات! ور می داریم
یکشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۶
گلمین ده گلمز
چهارشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۶
سهشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۶
شنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۶
Polygamy OR Polyandry
سایر مزایا رو می تونید اینجا ببینید.
آنا دیلی
تورکون دیلی تک سئوگیلی ایسته کلی دیل اولماز
اؤزگه دیله قاتسان بو اصیل دیل اصیل اولماز
اؤز شعرینی فارسا – عربه قاتماسا شاعیر
شعری اوخویانلار ، ائشیدنلر کسیل اولماز
فارس شاعری چوخ سؤزلرینی بیزدن آپارمیش
« صابیر » کیمی بیر سفره لی شاعیر پخیل اولماز
تورکون مثلی ، فولکلوری دونیادا تک دیر
خان یورقانی ، کند ایچره مثل دیر ، میتیل اولماز
آذر قوشونو ، قیصر رومی اسیر ائتمیش
کسری سؤزودور بیر بئله تاریخ ناغیل اولماز
پیشمیش کیمی شعرین ده گرک داد دوزو اولسون
کند اهلی بیلرلر کی دوشابسیز خشیل اولماز
سؤزلرده جواهیر کیمی دیر ، اصلی بدلدن
تشخیص وئره ن اولسا بو قدیر زیر – زیبیل اولماز
شاعیر اولابیلمزسن ، آنان دوغماسا شاعیر
مس سن ، آبالام ، هر ساری کؤینک قیزیل اولماز
چوخ قیسسا بوی اولسان اولیسان جن کیمی شئیطان
چوق دا اوزون اولما ، کی اوزوندا عاغیل اولماز
مندن ده نه ظالیم چیخار ، اوغلوم ، نه قیصاص چی
بیر دفعه بونی قان کی ایپکدن قزیل اولماز
آزاد قوی اوغول عشقی طبیعتده بولونسون
داغ – داشدا دوغولموش ده لی جیران حمیل اولماز
انسان اودی دوتسون بو ذلیل خلقین الیندن
الله هی سئوه رسن ، بئله انسان ذلیل اولماز
چوق دا کی سرابین سویی وار یاغ – بالی واردیر
باش عرشه ده چاتدیرسا ، سراب اردبیل اولماز
ملت غمی اولسا ، بو جوجوقلار چؤپه دؤنمه ز
اربابلاریمیزدان دا قارینلار طبیل اولماز
دوز واختا دولار تاختا – طاباق ادویه ایله
اونداکی ننه م سانجیلانار زنجفیل اولماز
بو « شهریار » ین طبعی کیمی چیممه لی چشمه
کوثر اولا بیلسه دئمیرم ، سلسبیل اولماز
سهشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۶
دوشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۶
اوز دردیم اوزومه بس دییردی ...
پنجشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۶
My first Valentine
یه پاکت نامه بود!
توش یه کارت تبریک!
لاش۳۰ تا قلب سرخ!
و
"Happy Valentine's Day"
ولی پایین تر:
from the College of Arts and Science!
Dean X. Y
سهشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۶
شنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۶
بعدشم اینا واقعا اینقدر ابلهن که نمی تونند یه موضوع به این سادگی رو درک کنن که جان و مال و ناموس اینا برای ما حلاله؟
چی نخوندم؟
اینها مشتی هستند نمونه خروار:
- تقریبا همه کتاب داستانهایی که تو دوره ابتدایی داشتم بجز اونایی که همش نقاشی بود و تو هر صفحش یکی دو تا جمله بیشتر نداشت. "سگ کوهنورد"! و "مورچه و زنجره" مثالهای بارزی از کتابهای ناتمام این دورهاند.
- کتاب "اصلی ایله کرم" رو اگه اشتباه نکنم تو همون سالهای اول مدرسه با کلی شور وشوق از یه دست فروش خریدم. تا همین چند سال پیش هم هر چند وقت یکبار دستم میگرفتم ولی چند صفحه بیشتر نمیتونستم جلو برم. هم فونتش ناجور بود هم ترکیش ناروون. هنوزم تو کف اینم که بلاخره آخر قصه چی میشه.
- "طاعون" و "بوف کور" رو حتی بعید میدونم که صفحه اولشون روهم تونسته باشم تموم کنم.
- "تاریخچه زمان" رو فکر کنم که سال اول دبیرستان و تو اوج عشق به فیزیک گرفتم ولی افسوس که هیچوقت نتونستم از صفحه بیست ام-سیام جلوتر برم. احتمالا اگه خودم رو مجبور میکردم و تا تهش رو میخوندم الان کارم به اینجا نکشیده بود.
- خودم رو خفه کردم که "حسین وارث آدم" رو تموم کنم ولی نشد.
- "یک مرد" رو تابستون دو سال پیش تو تهران گرفتم. دو سه هفتهی اونجا بودنم تموم شد ولی کتابه تموم نشد. زیادی گنده بود و نمیصرفید با خودم ببرم.
- دوره دو جلدی "تبریز مه آلود" رو تقریبا دو ماه پیش هدیه گرفتم وقت نشد بخونم و اونام بدلیل حجیم بودن تو تهران جا موندند.
- "قلعه سفید" و "زندگی نو" پاموک رو با چنان عذابی تمومشون کردم که اگه ناتموم میموندند سنگینتر بود.
- اسم بردن از کتابهای درستی خلاف قانون بازیه خوب منم اسم نمیبرم: تقریبا همشون.
توپ قبلا تو زمین باغ بهار و دانا انداخته شده ولی هنوزکه چیزی ننوشتن. روزنوشتهای فنلاند و هویجوری رو هم من دعوت میکنم باشد که اجابت نمایند.
جمعه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۶
سوال پزشکی
یه چند وقتی هست که می ریزمش توی سالاد. چیز خیلی مزخرفی می شه. هرچی هم فکر میکنم یادم نمیاد که قبلا جایی خامش روخورده باشم. گفتم شاید خطرناک باشه اصلا.
پنجشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۶
یکشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۶
جمعه، دی ۱۴، ۱۳۸۶
سبز دریایی
458B74
شدم. در حالی که از بچگی عاشق امثال
8B0000
.بودم
یعنی این چه معنی میتونه داشته باشه؟
There isn't any formula or method. You learn to love by loving. Aldous Huxley
پنجشنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۶
Merda Posta It...
پ.ن: تازه متوجه شدم که یه چند تاش هم گم و گور شدن.