جمعه، مهر ۰۷، ۱۳۸۵

سال به سال دریغ از پارسال.
ماه رمضون امسال تا اینجاش که هر روزم اینطوری گذشته:
صبح ساعت 4.5-6: واسه سحری بیدارم.
6-9.5: می خوابم.
10-12.5: میرم دانشگاه ولی تا خواب از سرم بپره فقط خبرها رو می بینم و وبگردی می کنم.
12.5-16: ضعف می کنم.
16-19.5: مغزم کاملا تعطیله.
19.5 می رم واسه شام و بعد شام هم با شکم پر هیچ کاری نمی تونم بکنم.
11.5-12 شب هم که دیگه می گیرم می خوابم.

با این اوضاع آخره هفته اسباب کشی هم دارم.

پنجشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۵

ناداور

دو ماه پیش یه مقاله فرستادیم اینجا، اونام واسه داوری فقط به یه نفر! دادنش. چند روز پیش ای-میل زدن که داوره جواب نمی ده، داریم می فرستیمش واسه یه نفر دیگه.

چهارشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۸۵

معاشرت

هرچی بالا پایین می کنم می بینم تو سه ماه گذشته استادم همش دو بار با من حرف زده:

اولیش دو ماه پیش بود که اومد تو دفتر و بعد کلی سوال جواب از دوستم، روش رو به من کرد و پرسید:

-خوب! تو چیکارا می کنی؟

-منم هیچی! واسه تعطیلات دارم می رم ایران.

دومیش هم همین چند روز پیش بود که وقتی توی راهرو دیدمش جواب سلامم رو داد!!!

شنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۵

گرد گیری

بعد اسباب کشی به بلاگفا، به توصیه حامد، بتابلاگر رو امتحان کردم. ازش خوشم اومده و فعلا برمی گردم همین جا. البته هنوز با یه سری چیزاش مشکل دارم که مهمترینش کد بلاگ رولینگه: هرجا میذارم نشون نمیده!

چهارشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۵

کار هفتگی

نوشتن پایان نامم دیگه تقریبا تموم شده-

اِ٬ حالا چند صفحه نوشتی؟-

حدود ۱۵۰ صفحه-

صفحه توی ۳ سال؟ میشه هفته ای فقط یک صفحه. کار خاصی نکردی ۱۵۰

سه‌شنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۵

حسادت

از من گفتن، اگه میز کارتون نزدیک یه پنجره بزرگه و هم اتاقی تون می خواد یه مک بوک بخره:

- اتاق کارتون رو عوض کنین

- شما قبل از اون این کار رو بکنین

-و یا کامپیوتر خودتون رو پرچ کنید روی میزتون

بعد چند روز که دارم اینارو می نویسم، وقتی یاد صفحه نمایشش می افتم حالم بد می شه.

دوشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۵

اسباب کشی

سلام، اینجا رو بدجوری گرد و خاک گرفته. منم فعلا می رم بلاگفا:
yeralma.blogfa.com