پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷

دیدم وقتی که گفتم واسه ناهار معمولا میرم خونه، هاج و واج موند. الان یادم اومد که بیشتر وقتا با خودش میریم بیرون یه چیزی می‌خوریم.

۱ نظر:

Nardana گفت...

می خواستی بپیچونیش؟!!