دیدم وقتی که گفتم واسه ناهار معمولا میرم خونه، هاج و واج موند. الان یادم اومد که بیشتر وقتا با خودش میریم بیرون یه چیزی میخوریم.
پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷
سهشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۷
دوشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۷
جلوی ضرر رو از هرجا که بگیری...
میگفت که استاد راهنمای دورهی دکتراش؛ که ضاهرا شیمی محاسباتیکار شناخته شدهای هم هست؛ کارش رو ول کرده رفته یه بار زده.
جمعه، تیر ۲۱، ۱۳۸۷
چرخ، زندگی-۱
هیچ وقت آسونتر نمیشه، فقط زودتر تموم میشه.*
* نقل به مضمون از یه قهرمان دوچرخهسواری، که نه اسمش یادم میاد و نه جایی که خوندمش.
* نقل به مضمون از یه قهرمان دوچرخهسواری، که نه اسمش یادم میاد و نه جایی که خوندمش.
سهشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۷
گوزل آقا گوزلیدی، بیر ده بیر چیبان چیخاتدی*
گل بود، سبزه هم اومد. تنها تفریحم دوییدن بود که اونم شکر خدا گند زده شد بهش: قرار شده با رییس بریم بدوییم.
* ترجمه: آقا خوشگله خیلی خوشگل بود، زد و یه دُمل هم در آورد.
* ترجمه: آقا خوشگله خیلی خوشگل بود، زد و یه دُمل هم در آورد.
دوشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۷
جمعه، تیر ۱۴، ۱۳۸۷
اشتراک در:
پستها (Atom)