جمعه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۴

نوشتن یا ننوشتن! اصلا هم مسئله این نیست.

بخاطرالتیام عذاب وجدان خودم هم که شده باید اعتراف کنم هرچند اون مشکل اولیه برای ننوشتن (نداشتن امکان تایپ فارسی) مدتهاست که رفع شده، ولی مشکل اصلی تری (ایرادات کالیبری!) همچنان بقوت خود باقیست و مانع از نوشتن می شه.

و اما گزارش مختصر آنچه گذشت:

تقریبا یک ماهی رو دور از پیزا بودم، برای شرکت تو دو تا کنفرانس و... رفته بودم تریسته (فیزیکی ها دانند!) والان تقریبا ده روزی هست که برگشتم. پردیسۀ آی سی تی پی! تو یک موقعیت فوق العاده زیبایی قرار داره، بین کوه و جنگل و دریا. فقط یکم زیادی بارون می اومد. از خاطرات اونجا، اگه حسش باشه، بسیار می شه نوشت.

الان هم چون در آینده ای نه چندان دور دو تا امتحان دارم، دور از جون شما، مثلا دارم درس می خونم. تا ببینم انشاالله این اولین، و احتمالا آخرین، امتحانات فرنگی رو چطوری می تونم دودر کنم، ور نه خرق عادت که موجب مرض است.

هیچ نظری موجود نیست: