چهارشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۳

صبر واندوه

السلام عليك يا فاطمه الزهرا
سلام بر تو اي رسول خدا، سلامي از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به تو رسيده است.
اي پيامبر خدا، صبر و بردباري من با از دست دادن فاطمه كم شده، و توان خويشتنداري ندارم اما براي من كه سختي جدايي تو را ديده، و سنگيني مصيبت تو را كشيدم، شكيبايي ممكن است. اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامي تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد ” فانا لله وانا اليه راجعون“.
پس امانتي كه بمن سپرده بودي برگردانده شد، و به صاحبش رسيد، از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم، شب زنده‌داري است، تا آن روز كه خدا خانه زندگي تو را براي من برگزيند.
به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ستمكاري بر او اجتماع كردند، از فاطمه بپرس، و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگاري سپري نشده، و ياد تو فراموش نگشته است.
سلام من به هر دوي شما، سلام وداع كننده‌اي كه از روي خشنودي يا خسته دلي سلام نمي‌كند. اگر از خدمت تو باز مي‌گردم از روي خستگي نيست، و اگر در كنار قبرت مي‌نشينم از بدگماني بدانچه خدا صابران را وعده داده نمي‌باشد.  
  
خطبه 202 نهج‌البلاغه با ترجمه محمد دشتي  
 

هیچ نظری موجود نیست: